چه بی نیازی گرمیست در کنار تو امشب
منم نخورده چه مستم در اختیار تو امشب
هزار جهد نمودم که در حریم تو باشم
و در کمین تو افتم شوم شکار تو امشب
مرا ببر به اسارت میان دستانت
که پای بوس تو باشم ودر دیار تو امشب
همیشه در دل و فکرم در انتظار تو بودم
ببین که در تب و تابم و بیقرار تو امشب
بریز ساقی از آن می که سخت مشتاقم
به باده های دمادم وبی شمار تو امشب
اگر ز ناز بخواهی که دین من بستانی
نماز و روزه ببازم به یک قمار تو امشب
چه لذتیست دمادم که روی ماه تو دیدن
صدای عشق شنیدن ز یادگار تو امشب !
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11265/117171.html