جمعه, 16 آذر 1403

انواع قالب های شعر فارسی


منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراع ها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنها، به مرور زمان به تفاهم هایی رسیده اند و شکلهایی خاص را در مصراع بندی و قافیه آرایی شعر به رسمیت شناخته اند. 
به این ترتیب در طول تاریخ، چندقالب پدید آمده و شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالبها خارج شده اند. فقط درقرن اخیر، یک تحوّل جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالبهای شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییر کرده است. 

1. قالبهای کهن

در قالبهای کهن، شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل می شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است. 
هر قالب، فقط به وسیله نظام قافیه آرایی خویش مشخّص می شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میان بی نهایت شکلی که می توان برای قافیه آرایی داشت، فقط حدود چهارده شکل باب طبع شاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، قالب های شعری رایج را پدید آورده است : 

قصیده 

مثنوی

غزل 

قطعه 

ترجیع بند 

ترکیب بند 

مسمط 

مستزاد 

رباعی 

دوبیتی

تصنیف 

چهار پاره 

مفرد 


2.قالبهای نوین

تا اوایل قرن حاضر هجری شمسی ،شاعران ما دو اصل کلی تساوی وزن مصراعهای شعر و نظم ثابت قافیه ها را رعایت کرده اند و اگر هم نوآوری در قالبهای شعر داشته اند، با حفظ این دو اصل بوده است. در آغاز این قرن، شاعرانی به این فکر افتادند که آن دو اصل کلّی را به کنار گذارند و نوآوری را فراتر از آن حدّ و مرز گسترش دهند. شعری که به این ترتیب سروده شد، شکلی بسیار متفاوت با شعرهای پیش از خود داشت. 
در این گونه شعرها، شاعر مقیّد نیست مصراع ها را وزنی یکسان ببخشد و در چیدن مصراع های هم قافیه، نظامی ثابت را ـ چنان که مثلاً در غزل یا مثنوی بود ـ رعایت کند. طول مصراع، تابع طول جمله شاعر است و قافیه نیز هرگاه شاعر لازم بداند ظاهر می شود. در این جا آزادی عمل بیشتر است و البته از موسیقی شعر کهن بی بهره است. 

قالب نیمایی 

شعر آزاد 

شعر سپید

اکنون به تشریح هر یک از این قالب ها(کهن و نوین) خواهیم پرداخت:

" قصیده " 

قصیده نوعی از شعر است که دو مصراع بیت اول و مصراع های دوم بقیه ی بیت های آن هم قافیه اند (مصراع های زوج ). 
طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد. 



" مثنوی "

واژه ی مثنوی از کلمه ی "مثنی" به معنی دوتائی گرفته شده است. زیرا در هر بیت دوقافیه آمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند. مثنوی را می توان به 

" غزل "

" غزل " در لغت به معنی " حدیث عاشقی " است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود " غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسماً قصیده را عقب راند و به اوج رسید. 
در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر " مدح " کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی " ممدوح " است اما در غزل " معشوق " مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود رامی آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند. 
این " معشوق " گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی. 
ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت یا بیشترمی باشد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند. 

از غزل سرایان بزرگ شعر کهن فارسی می توان به: مولوی، حافظ، سعدی و صائب تبریزی اشاره کرد، همچنین غزلسرایان بزرگ معاصر؛ رهی معیری و شهریار.


" قطعه "

" قطعه " شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است. 

" ترجیع بند "

ترجیع بند از چند قطعه شعر تشکیل شده است که هر کدام از این قطعه شعرها دارای قافیه و وزن یکسان هستند و در آخر هر رشته شعر یک بیت یکسان با قافیه ای جداگانه تکرار میشود. 

و یا می شود گفت که ترجیع بند غزل هایی است با قافیه های مختلف که بیت یکسان مُصرَعی با قافیه ای مستقل آن ها را به هم وصل می کند. به هریک از غزل ها «خانه» یا « رشته» و به بیت تکراری " ترجیع " یا برگردان می گویند.

درونمایه ی ترجیع بندها معروف فارسی را بیشتر مدح، عشق،ستایش و عرفان در بر گرفته است

ترجیع بند یکی از قالب های خاص شعر فارسی است و می توان از فرخی سیستانی به عنوان یکی از قدیمی ترین سرایندگان ترجیع بند نام برد همچنین سعدی و هاتف اصفهانی. 


" ترکیب بند "

بند از لحاظ ساختار شعری مانند "ترجیع بند" است و تنها تفاوت آن این است که بیت تکرار شده در بین قطعه های شعر یکسان نیستند. 
قدیمی ترین ترکیب بند از قطران تبریزی، شاعر قرن پنجم هجری قمری می باشد.

از ترکیب بند سرایان به نام دیگر می توان به: جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، وحشی بافقی، و محتشم کاشانی اشاره کرد.


" مسمط "

مسمط از دو بخش پدید آمده است و هر بخش آن دارای قافیه ای مستقل می باشد که همه ی مصراع های یک بخش به جز مصراع آخر هم قافیه هستند.

شمار مصراع های هر بخش با بخش های دیگر مساوی و معمولاً هر بخش از سه یا شش مصراع تشکیل شده است و مصراع آخر تمام بند ها هم قافیه هستند. به این گونه اشعار " اشعار مسمط " گویند.

در مسمط، هر بخش را یک " رشته " و مصراع آخر را " بند " می نامند. بند، حلقه ی ارتباطی همه ی رشته ها به یکدیگر است. شمار رشته های مسمط نا معین و به اختیار شاعر است.

بنیان گذار مسمط « منوچهری »، شاعر قرن پنجم است و از زمان او به بعد، این گونه اشعار کمتر در دوره های مختلف مورد توجه شاعران بوده.

درونمایه ی مسمط را غالباً تغزل و مدح، اشعار سیاسی، ملی و میهنی تشکیل می دهد.

« منوچهری و قاآنی » از شاعران برگزیده ی در عرصه ی مسمط سرایی می باشند. 


" مستزاد " 

مستزاد شعری است که در آخر مصراع های یک رباعی یا غزل یا قطعه،جمله ی کوتاهی از نثر آهنگین و مسجع اضافه می کنند که از لحاظ معنی به آن مصراع مربوط است ولی با وزن اصلی شعر هماهنگ نیست. 

در واقع کلمه ی مستزادبه معنی "زیاد شده" هم همین معنی را می دهد و علت نام گذاری این نوع شعر هم قطعه اضافه شده در پایان هر مصراع است.

قدیمی ترین مستزاد در دیوان مسعود سعد آمده است.

درونمایه ی مستزاد می تواند مدح، عشق، عرفان، مسائل اجتماعی و میهنی باشد. 


" رباعی " 

رباعی قالبی ایرانی است که از زمان رودکی پدر شعر فارسی تا به کنون در شعر فارسی رواج داشته است و درون مایه این اشعار مضامین؛ عاشقانه، عرفان و فلسفه می باشد.

از شاعران رباعی سرا در مضمون عاشقانه می توان از رودکی نام برد و از سرایندگان رباعی عارفانه یا صوفیانه به رباعی های ابو سعید ابوالخیر، عطار و مولوی، همچنین از رباعی های فلسفی می توان از شاعر و فیلسوفی نامدار که رباعیات وی شهره ی خاص و عام است به "حجه‌الحق امام غیاث‌الدین عمر بن ابراهیم خیامی" معروف به حکیم عمر خیام یاد کرد.



" دو بیتی " 

همان گونه که از نام قالب پیداست شعری است دارای دو بیت که مانند رباعی است از نظر قافیه بندی، اما دارای وزن متفاوتی می باشد.

دوبیتی با یک هجای کوتاه و رباعی با یک هجای بلند آغاز می شود یعنی اگر کلمه ی اول هر دوبیتی را بخش کنید، بخش اول آن کلمه، یک صامت با یک مصوت کوتاه خواهد بود.

دو بیتی را در فارسی " ترانه " نیز می نامند.

درون مایه ی دوبیتی اغلب، عاشقانه و عارفانه است.

از دوبیتی سرایان به نام می توان؛ بابا طاهر( شاعر قرن پنجم) و فایز دشتستانی که از شاعران عهد قاجار می باشد نام برد. 



"تصنیف " 

در قرن ششم و هفتم تصنیف سرائی معمول بوده چنان که دولتشاه سمرقندی نوشته است عبدالقادر عودی برای ابن حسام هروی (متوفی به سال 737- ه – ق) تصنیفی سرود. 
در روزگار صفویه نیزسرودن تصنیف معمول و متداول بوده است از جمله تصنیف سازان می توان به شاه مرادخوانساری اشاره کرد که تصنیف های متعددی را سرود. 
در عهد زندیه تصنیف های زیادی درباره رشادت لطفعلی خان زند سروده شد. 
در زمان ناصر الدین شاه قاجار نیز ترانه های زیادی دهان به دهان برگشت که می توان به تصنیف هائی که درباره ظل السلطان در دوران حکومتش در اصفهان و یا تصنیف درباره ی ماشین دودی شهر ری اشاره شد اما مشهورترین تصنیف سازدوره قاجاریه میرزا علی اکبر خان شیدا بود که همراه با تصنیف، سه تار می زد. 

عارف قزوینی تصنیف ساز و شاعر معروف اولین کسی بود که تصنیف را برای مقاصد سیاسی و میهنی سرود
ملک الشعرای بهار و رهی معیری نیز از تصنیف سازان معروف بودند. 



" چهار پاره " 

چهار پاره شعری است دو بیتی با قافیه های متفاوت که از نظر معنایی با هم در ارتباط هستند.

در رایج ترین شکل چهار پاره فقط مصراع های زوج هم قافیه اند و همچنین این نوع شعر در وزن آزاد است.

این قالب پس از دوره ی مشروطه در ایران شکل گرفت و تلاشی برای ایجاد یک قالب نو که درون مایه ای تازه داشته باشد بود و مضامینی بیشتر اجنماعی و غنایی در خود داشت.

از چهار پاره سرایان به نام می توان از: فریدون توللی، پرویز خانلری و فریدون مشیری نام برد. 



" مفرد " 

مفرد شعری یک بیتی است که شاعر مقصود خود را در همان ییک بیت بیان می کند.و غالباً درون مایه ای اخلاقی را در بر دارد.

بعضی از شعرا دارای تک بیت های زیادی هستند، مانند سعدی که در پایان دیوان اش به تعداد زیادی از این "مفرد" ها بر می خوریم که تحت عنوان "مفردات" تقسیم بندی شده اند. 


" نیمایی " 

نیمایی شعری است با وزن عروضی منتها ارکان آن مانند شعر سنتی محدود به دو و سه و چهار رکن نیست و قافیه جای منظم و مشخصی ندارد.

بنیان گذار و پدیدآورنده ی شعر نیمایی، علی اسفندیاری متخلص به « نیما یوشیج » است که با انتشار شعر « افسانه » در سال 1301 هجری شمسی اولین گام جدی را در این قالب برداشت.

شعر نیمایی با وجود مخالفت های بسیاری در زمان خود، توانست شیوه ی سنتی شعر فارسی را از پیش رو بردارد و گامی تازه و به نوعی لازم اجتماع را که طلبیده می شد را به میدان بیاورد.

در این نوع شعر که حامیان زیادی در عصر حاضر دارد، شعر موزون بوده و می توان آهنگ آن را چنانچه گفته اند موسیقی بیرونی شعر را با گوش شنید و همچنین قافیه مکان مشخصی در شعر ندارد و شاعر به اختیار خود از آن بهره می برد.

مضمون شعر نیمایی مقید به موضوع یا محتوای خاصی نمی باشد یعنی شاعر می تواند هر اندیشه ای اععم از غنایی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی و ... در شعر خود بیان کند به طوری که آن اندیشه از احساس عمیق درک وی برخاسته باشد.

از شاعران نو پرداز این قالب می توان به: نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری اشاره کرد. 


" شعر سپید " 

شعر سپید یکی از قالب های نو شعر فارسی است که احمد شاملو بنیان گذار آن می باشد و اغلب به شعر منثور نیز خوانده می شود.

مانند شعر نیمایی دارای وزن و قافیه می باشد منتهی عروضی نیست و همچنین قافیه جای مشخصی همچون شعر نیمایی ندارد و شاعر هر زمان لازم بداند از آن استفاده می کند. این گونه شعر بیشتر از موسیقایی درونی کمک می گیرد و شاعر از واژه هایی که بار موسیقایی بیشتری دارند برای بیان احساس خود کمک می گیرد. 

درون مایه ی شعر سپید مضامینی از قبیل: اجتماعی، سیاسی، غنایی و فلسفی و عاشقانه و ... را در بر می گیرد.

منبع: وب سایت شعر نو